در گذر از مارپیچ زندگی....

ساخت وبلاگ
گاهی با خودم فکر می کنم چقدر ناتوانم. گاهی ضعفهام به قدری بر من چیره میشن که رمقی برای ادامه برام نمی مونه. هیچ وقت هیچ چیز اونجوری که خواستم نبوده!!! هر چقدر هم براش جنگیدم نبوده. هیچ وقت و هیچ لحظه در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 150 تاريخ : شنبه 27 دی 1399 ساعت: 7:59

بدبختي از كجا شروع ميشه؟ دقيقأ يك لحظه است. لحظه شروع بدبختيم يادمه. يادمه چطور همه چيز سرم آوار شد، شروع  بدبختي تموم نشدني من يك لحظه گنگ بود. انقدر ادامه دار كه خوشبختي رو فراموش كردم و فقط مردنه كه اين تموم نشدني رو تموم مي كنه.

اي مرگ، اي مرگ بياااااااااا به فريادم برس........

در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 165 تاريخ : شنبه 27 دی 1399 ساعت: 7:59

اون بالا نشستي چيو نيگا مي كني؟ حتمأ پات رو هم رو پات انداختي و سيگارتم گوشه لبت دود مي كني و به اين بلوشويي كه اين پايينه لبخند ميزني!!! چرا نيستي چرا نمي بيني منو؟ من ميخوام نباشم وسط اين همه بدبختي!!! خواسته زياديه كه ميگم از اون بالا منو بشنو و دستمو بگيرو بنداز بيرون اين گردون ناجور.

خدايا خسته ام منو ببر اين يه التماسه منو بشنو!!!

در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 151 تاريخ : شنبه 27 دی 1399 ساعت: 7:59

یاد دوران نوجوونی و ابتدای جوونیم می افتم. تقریباً هر روز گریه می کنم، خصوصاً روزهایی که اختلالات هورمونی هم درگیرم می کنه. انقدر بی صدا گریه می کنم که گاهی نفسم بند میاد. و من مطمئنم که اگه گریه در س در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 159 تاريخ : شنبه 27 دی 1399 ساعت: 7:59